پسر عزیزم به دنیای مامان و بابا خوش اومدی

بدون عنوان

1396/3/8 9:19
نویسنده : مامان
65 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام هزار تا سلام به پسر گلم که الان دیگه مردی برا خودش شده  مامان جان آخرین بار که مطلب توی وبلاگت گذاشتم بار دار بودم و حالم خیلی بد بود دیگه بعدشم که به دنیا اومدی سرم خیلی شلوغ بود ونمیرسیدم .الان که دیگه بزرگ تر شدی ومیتونمیکم بیام تو اینترنت ومطلب بذارم وپسر گلم 4 مهر ماه بود که مامان با بابا رفته بودیم کنار خونه راه بریم یکدفعه مامان دید دلش داره درد میکنه دیگه متوجه شدم که پسر گلم میخواد به دنیا بیاد بوسیه حس عجیبی بود مامان جان دیگه مامان و بردن بیمارستان  ساعت 3 صبح به دنیا اومدی البته مامان و سزارین کردن دیگه تاریخ تولدت شد5 مهر. وقتی به دنیا اومدی چون مامان و بیحس کرده بودن صدای جیغ کشیدنت همش تو گوشم بود همومن موقع شیر میخواستی عزیزم دیگه بردنت و مادر جون بهت شیر خشک داد چون مامان نمیتونست بهت شیر بده وخلاصه مامان که حالش بهتر شد آوردنمون توی بخش وقتی بغلت کردم انگار تمام دنیا رو بهم داده بودن دو روز بیمارستان بودیم ودیگه اومدیم خونه ..چه زود گذشت داشتم  متن های دوران بارداری رو میخوندم چقدر شیرین بود در کنار سختی هایاش ولی الان که دیگه پیشم هستی خیلی خیلی خوشحالم ممنونم خدا که یه فرشته بهم دادی که از صمیم قلب لذت مادر بودن رو بچشم و عاشقانه بهش عشق بورزم الان نیمای من هشت ماه و دو روزش هست دیگه از امروز به بعد سعی میکنم زود به زود متن برات بذارم پسر عزیزم دلیل زنده بودن مامان دوستت دارم .... محبت
محبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)